چرا خشم را بشناسیم؟
اهمیت شناخت خشم
یکی از مشکلاتی که ما برای کنترل یک موقعیت نا بسامان و ناکام کننده داریم این است که ما آن را نمیشناسیم، فرض کنید نحوه کار کردن با گوشی موبایل خود را بلد نباشید آیا میتوانید به بهترین شکل از آن استفاده کنید؟
بنابراین هرچه خشم را بیشتر بشناسیم، بهتر میتوانیم مدیریت کنیم.
از لحظه ایی که خشمگین می شویم تا لحظه ایی که رفتاری بروز میکند، اتفاقاتی در بدن ما رقم میخورد و پیش از این گفتیم که خشم به دلیل یک اتفاق ناکام کننده در ما به وجود می آید و زمانی که در این موقعیت ناکام کننده قرار میگیریم مثل زمانی است که سوار سرسره شده ایم، در ابتدا یک هول کوتاه لازم است تا ما به حرکت در آییم اما بعد از آن دیگر ما وارد سرسره خشم شده ایم و اتفاقاتی برای ما رقم میخورد، چه خواهان آن اتفاقات باشیم چه نباشیم. پس خیلی بهتره که بدونیم در این مسیر چه اتفاقاتی برای ما رقم میخورد.
چرخه ایجاد و بروز خشم
زمانی که ما خشمگین میشویم، خشم ما از فیلتر ها و مراحل گوناگونی گذر کرده که در زیر به هرکدام اشاره میکنیم.
- غالب های ذهنی: همانطور که پیش از این گفتیم اولین اتفاق در بروز خشم، وجود یک عامل ناکام کننده است و بزرگترین عامل ناکام کننده ها غالب های ذهنی ما هستند مثلا غالب ذهنی من این است که کسی نباید به من بی توجهی کند ولی از طرف اعضای خانواده، دوست، همکار مورد بی توجهی قرار میگیرم و عصبی میشوم. پس محرک خشم، بی توجهی دیگران است.
- محیط: به این اشاره دارد که من کجا ناکامی را تجربه کردم؟ آیا کسی دید؟ در چه جمعی هستم؟ تنهام؟ و…. . مثل پدر و مادر یکه اگر در خانه فرزندشان موقع بازی داد و فریاد میزند عکس العملی نشان نمی دهند اما اگر همین رفتاررا کودک در محیط اجتماعی از خود نشان دهد از خود واکنش نشان می دهند. پس زمانی که قصد تحلیل خشم خود را دارید، چک کردن محیط را فراموش نکنید.
- فرهنگ: قوانین و مقرراتی که به عنوان ریز فاکتور های فرهنگی برای خود در نظرر میگیریم، مثلا شخصی میگوید خط قرمز من است که کسی بر سرم داد بزند.
- ذهن هشیار: باید به این نکته توجه کنیم که در لحظه ایی که عامل ناکام کننده پدیدار میشود، به محیط و موقعیت, اشراف دارم یا نه؟ پژوهش های علمی نشان میدهند کسانی که در موقعیت ناکام کننده هشیار تر باشند، کمتر عصبی میشوند و کسانی که هشیاری کمتری دارند، بیشتر عصبی می شوند.
- نگرش ها و افکار: در لحظه ایی که ناکامی را تجربه میکنیم چه فکر و باوری به سراغ ما می آید، اگر به این فکر کنیم که من آدم بی عرضه ایی هستم و ازمن سوء استفاده شده یا به این فکرکنم که طرف مقابل حق داشته این رفتار را بکند، عکس العمل ما زمین تا آسمان متفاوت خواهد بود.
- برداشت های شخصی: ازموقعیت ناکام کننده چه برداشت و قضاوتی داشتم، مثلا طرف مقابل داد زده که به هدفش برسد؟ داد زده که خودش را تخلیه کند؟ داد زده که مظلوم نمایی کند؟ هر برداشتی که داشته باشیم عکسالعمل ها با هم متفاوت است.
- ذهن ناهشیار: همیشه گفته اند که مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد. موقعیت ناکام کننده آیا اتفاقی در گذشته را به یاد من می آورد؟ تاریخچه و ناخودآگاه من چه چیزی را به یادم می آورد؟ آیا در گذشته اتفاقی مشابه این در زندگی ام رقم خورده؟
- وضعیت بدنی: در موقعیت ناکام کننده وضعیت جسمانی من چگونه بوده است؟ آیا گرسنه ام؟ آیا خسته ام؟ آیا پر انرژی ام؟ عکس العمل ما در موقعیت های مختلف، متفاوت است. گاهی از بازی کردن و سروصدای کودکمان لذت میبریم او را همراهی میکنیم و گاهی به ستوه میآییم.
- وضعیت هیجانی: خیلی مهم است زمانی که خشمگین میشویم وضعیت هیجانی خود را چک کنیم و ببینیم آیا در این لحظه غمگینم؟ خوشحالم؟ یا بی حوصله ام؟
زمانی که این فیلتر ها اثر گذاری خود را اعمال میکند ما 4خروجی داریم:
- جسمانی: در بدن خود احساس گر گرفتگی، لرزش میکنیم، به نفس نفس می افتیم و ضربان قلبمان بالا میرود.
- هیجانی: احساس غم میکنیم، ناراحت میشویم، بی قرار می شویم.
- رفتاری: موقع عصبانیت داد می زنیم، تهدید میکنیم، گریه میکنیم، سکوت میکنیم.
- فکری: با غالب های ذهنی که دارم، قضاوت های شخصی میکنیم.
ترسیم چرخه خشم خود
برای شناخت چرخه خشم خود به تحلیل آخرین تجربه خشم خود بپردازید و 9 مرحله بروز خشم را بررسی کنید.
محرکتون چی بود؟
در چه محیطی بودید؟
چه فرهنگی پشتوانه اون اتفاق بود؟
ذهن ناهشیارت بهت چی گفت؟
چه برداشت و قضاوتی داشتی؟
وضعیت بدنی و وضعیت هیجانی چطوری بود؟
با پاسخ دادن به این سوالات شما چرخه خشم خود را به طور کامل ترسیم کنید چون این کار به مدیریت خشم شما کمک میکند.
اگر خواهان مدیریت خشم هستی باید آن را بشناسی.
دیدگاهتان را بنویسید