چگونه عادت های خوب بسازم؟
مقصر اصلی کیست؟
یادم می آید زمان هایی که تصمیمات بزرگی در زندگی ام گرفتم که انجام بدهم، متاسفانه هیچ کدامشان به آن نتیجه ایی که من میخواستم نرسیدند و من ماندم و یک ذهنیت منفی نسبت به توانایی های خودم. بارها شده تصمیم گرفته ام که شروع کنم به خواندن لغت انگلیسی و حتی برنامه ریزی هم کرده ام اما هیچوقت آن برنامه ها عملی نشده اند یا حتی چندسالی میشد که تصمیم داشتم باشگاه ورزشی ثبت نام کنم اما به بهانه های مختلف عقب می انداختم و موکول میکردم برای فرصت مناسب تر و به خودم میگفتم الان فرصت ورزش کردن ندارم و کارهای مهم تری هست که باید به آن رسیدگی کنم اما هیچوقت آن فرصت مناسب و آن روز مبادا نیامد و من باشگاه ورزش نکردم.
شاید الان که شما هم در حال خواندن این مقاله هستید پیش خودتان بگویید که من هم دقیقا همین هستم و خیلی کارها میخواستم انجام دهم اما نشد، بارها رژیم گرفته اید و هربار فقط چند روز یا نهایتا چند هفته به ان پایبند بوده اید، بارها تصمیم گرفته اید سحرخیز باشید اما فقط یک روز به این تصمیم متعهد بوده اید و تصمیمات مختلف که خیلی از آنها به نتیجه هم نرسیده است و وقتی که میبینیم به هدف خود نرسیده ایم شروع میکنیم به برچسب زدن به خود، این که من بی اراده ام، من بی انگیزه ام، من تنبلم، من نمیتوانم یک کاری را تا آخر انجام بدهم و فکر میکنیم در دنیا فقط این ما هستیم که همینقدر سست و بی ارده هستیم و ظالمانه شروع میکنیم به قضاوت کردن و مقایسه کردن خود با دیگران و حس بد نسبت به خود میگیریم.
اما چیزی که مهم است این است که مقصر اصلی ما نیستیم؛
این ما نیستیم که از انجام کارها منصرف میشویم؛
این ما نیستیم که از انجام کار جدید میترسیم؛
این ما نیستیم که به خاطر ترس از دست دادن زمان کاری را عقب می اندازیم
همه این ها زیر سر مغز بزرگوار ماست، بله درست متوجه شدید مغز ما به خاطر نیازی که به حفظ بقا دارد، از انجام دادن کارهای بزرگ، از انجام دادن کارهای جدید میترسد و دائما با بهانه تراشی ها سعی دارد که ما را از انجام کارهایی که میخواهیم منصرف کند به خاطر همین علاقه زیادی به خوردن، خوابیدن و استراحت کردن دارد و از این کار لذت میبرد به خاطر همین است که ما تنبلی میکنیم.
و نکته جالب اینکه به دنبال ذخیره انرژی دائما به ما پیشنهاد های هیجان انگیز غذا های چرب و شیرینی های متنوع می دهد و گاها هم نمیشود دست رد به سینه اش بزنیم به همین دلیل رژیم گرفتن را برای ما سخت میکند.
و نکته جالب تر اینکه نه تنها خودش تلاش میکند تا انرژی کمی را مصرف کند از اندام های دیگر بدن هم میخواهد کمتر فعالیت کنند تا مبادا انرژی ذخیره شده اش هدر برود به خاطر همین است که ورزش کردن برای اکثر ما کاری سخت و دشوار است.
با همه این توضیحات احتمالا تا الان متوجه شده اید که چرا انجام دادن کارهای جدید و ساختن عادت های رفتاری جدید برای ما سخت است
چون مغز ما در برابر آن مقاومت میکند تا انرژی ذخیره شده اش هدر نرود.
پس ما چگونه میتوانیم با توجه به این خصوصیت مغز یک عادت جدید در خودمان شکل دهیم؟ چگونه میتوانیم عادت های مخربی که داریم را حذف کنیم؟ چگونه میتوانیم مقاومت مغز را بشکنیم؟
راهکار ساده است باید مغزمان را فریب بدهیم، باید آن کار را انقدر ساده جلوه بدهیم تا مغز اصلا متوجه انجامش نشود، باید انقدر در برابرش سماجت داشته باشیم تا مسیر عصبی شکل بگیرد و مغز با صرف انرژی خیلی کمی آن کار را انجام دهد و در نهایت از انجام آن فعالیت لذت ببرد و این لذت باعث میشود که فعالیت مورد نظر به عادت تبدیل شود.
اگر موافق باشید قدم به قدم با هم پیش میرویم
قدم به قدم تا عادت سازی
قدم اول
در قدم اول باید برای خودت واضح و شفاف مشخص کنید که تصمیم دارید چه رفتاری را به عادت تبدیل کنید. کتاب خواندن، برنامه ریزی کردن، ورزش کردن و هر رفتاری که مد نظر شماست
قدم دوم
در قدم دوم برای کاری که میخواهید انجام دهید یک زمان مشخص در نظر بگیرید. منظور من از زمان مشخص این نیست که بگویید ساعت 8 صبح یا 12 ظهر یا 5 بعدازظهر، منظورم این است که مشخص کنید که دقیقا بعد از انجام چه کاری، شروع به انجام رفتار جدید کنم مثلا بعداز روشن کردن کتری کتاب میخوانم، بعداز اینکه از سرویس بهداشتی آمدم 4 حرکت شنای سوئدی میزنم و….
قدم سوم
قدم سوم این است که آن کار را آنقدر کوچک و ساده بکنید که در 30 ثانیه بشود انجامش داد برای کتاب خواندن کاری که بشود زیر 30ثانیه انجام داد برداشتن کتاب است یا برای شنای سوئدی کاری که بشود زیر 30 ثانیه انجام داد خوابیدن روی زمین است و حالا شما تصمیم میگیرید که این کار را انجام دهید یا نه
قدم چهارم
حالا وقت این است که به خودت بابت انجام آن کار تبریک بگویی و حس خوب بدهی . ما معمولا سرزنشگران خوبی برای خودمان هستیم اما خیلی کم پیش می آید که به خودمان محبت کنیم پس باید یاد بگیریم که بابت انجام هر کار کوچکی از خودمان تشکر کنیم و حس خوب بدهیم میتوانیم این کار را با یک لبخند ساده یا یک بغل گرم یا حتی یک تشویق پر انرژی انجام دهیم.
زمانی که ما به خودمان حس خوب هدیه میدهیم هورمون دوپامین که یک هورمون شادی آور است در مغز ترشح میشود و همراهی این هورمون با کار جدید باعث میشود که عادت جدید در ما تقویت شود و اشتیاق بیشتری برای انجامش داشته باشیم و مغز هیچ مقاومتی در برابرش ندارد و به راحتی انجام میشود.
قدم پنجم
یک کاغذ و یک خودکار بردارید و همین الان چهار قدم گفته شده را انجام دهید و عادت های سازنده برای خودتان بسازید چون در دستان شما آینده سبز می روید.
دیدگاهتان را بنویسید